مسعود سخاییپور، LJI Reporter – ونکوور
روژِک (Rojek) نام فیلم مستند کاناداییست که زاینه آکْیُل (Zaynê Akyol)، کارگردان کردتبار ترک-کانادایی، آن را کارگردانی کرده است. این فیلم روایتی ناب و دستاول از مصاحبههای آکیُل با کسانی است که زمانی در ایجاد دولت اسلامی عراق و شام که بهاختصار داعش خوانده میشود، مشارکت داشتند. این افراد که اغلب سِمَتهای بالایی در دولت اسلامی داشتند، اکنون در بازداشتگاه بهسر میبرند. آکیُل توانست با تلاشهای مداوم و طولانی، مجوزهای لازم را بگیرد و درون بازداشتگاه رودررو با کسانی که روزی هولناکترین جنایتهای جهان را رقم میزدند و البته همچنین با تعدادی از همسرانشان، به گفتوگو بنشیند.
زاینه آکیُل خودش کُردتبار است ولی از کودکی در استان کبک در کانادا بزرگ شده است. پدر و مادرش ناچار شدند زادگاهشان را در کردستانِ ترکیه ترک کنند و زمانی که او کودکی چهار سال و نیمه بود به کبک در کانادا پناه آورند.
او دربارهٔ زندگیاش در کانادا، ارتباطش با کُردتباران و همچنین رویدادهایی که به انگیزهای برای ساخت فیلم روژک منجر شد، میگوید من اصالتاً کُردم و در چهار سال و نیمگی بههمراه خانوادهام به کبک کانادا مهاجرت کردم. در همین زمان بود که با گلستان، زن جوان ۱۸ سالهای، آشنا شدم که گاهی اوقات در زمان کار والدینم از من مراقبت میکرد. او را دوست داشتم و تحسینش میکردم. او برای من مثل خواهری بزرگتر بود. توجهی که او به من کرد، موجب آرامش من شد و کمک کرد تا در این کشور جدید و ناآشنا پاگیر شوم. من مدت دو سال را با گلستان گذراندم، قبل از اینکه او ناگهان از زندگی من ناپدید شود. او بازگشت تا به PKK (حزب کارگران کردستان – چریکهای کرد) بپیوندد. در کودکی احساس میکردم به من خیانت شده است، زیرا او هرگز با من خداحافظی نکرد. اندکی پس از آن، در سال ۲۰۰۰، او در نبرد جان باخت. من در آن زمان ۱۳ ساله بودم و سوگواریام برای این فقدان بهشکل احساس رهاشدگی بود. این احساس با من بود تا زمانی که اولین فیلم مستندم «گلستان، سرزمین گل سرخ» را در سال ۲۰۱۶ کارگردانی کردم و توانستم بر آن غلبه کنم. با جلب اعتماد ارتش کُرد، که به من اجازه داد به دنیای آنها وارد شوم، سرانجام توانستم انگیزههای گلستان را درک کنم. در حین فیلمبرداری این مستند، داعش اولین حملات خود را در کردستان عراق انجام داد. بنابراین من شاهد پیدایش درگیری بیپایان بین کُردها و داعش بودم.
چندین ماه از تلاشهای گروهی از زنان شجاع که در عراق و سوریه علیه داعش میجنگیدند، فیلم گرفتم. این زنان مبارز متعهد به حفاظت از سرزمینشان و ایجاد جامعهای مستقل، فمینیستی و دموکراتیک با پذیرش کثرتگراییِ مذهبی بودند. ارزشهای آنها در تضاد کامل با ارزشهای جهادیهایی بود که با آنها میجنگیدند. با گذشت زمان آنها با من دوست شدند. متأسفانه، پس از بازگشت از فیلمبرداری، متوجه شدم که آن زنان یکی پس از دیگری کشته میشوند تا اینکه تنها یکی از آنها باقی ماند. در مدتزمان بسیار کوتاهی مجبور شدم با فقدان دوستان زیادی دستوپنجه نرم کنم؛ یادآوری بیرحمانهای از ناپدیدشدن غمانگیز گلستان. بههمین دلیل، جنگی که دولت اسلامی به راه انداخته بود، من را عمیقاً ترساند و وحشت را به جانم انداخت.
در مارس ۲۰۱۹، نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF، که عمدتاً کُرد بودند)، با کمک ایالات متحده به جهان اعلام کردند که در نبرد علیه آخرین پایگاه داعش، پیروز شدهاند. اما پایان این جنگ به این معنی بود که اکنون هزاران اسیر در دست نیروهای SDF هستند. مردان جهادگر در زندانهای با امنیت بالا و زنان و کودکان در اردوگاههای بازداشت، که اجازهٔ خروج از آنها را ندارند، نگهداری میشوند. در روژک، من با کسانی که در ایجاد دولت اسلامی مشارکت داشتند، گفتوگو کردم. این مستند تلاش شخصی من برای درک و جستوجوی پاسخهایی است که امیدوارم در آینده ارائه شود. تصمیم گرفتم با افرادی که مستقیم یا غیرمستقیم مسئول مرگ دوستانم بودند، ملاقات کنم. سینما بخشی از روند سوگواری من شده است؛ راهی برای رسیدن به نوعی تخلیه و پاکسازی روانی. بهامید بازیابی عدالت تصمیم گرفتم با جهادگران روبهرو شوم.
روژک عینیتبخشیدن به تمام افکار و مطالبی است که من در ده سال گذشته بین کانادا، کردستانِ عراق و کردستانِ سوریه انباشتهام. فیلم قبلی من، «گلستان، سرزمین رُزها» زندگی چریکهایی را که با داعش میجنگیدند، با تمرکز بر خود جنگ، بررسی کرد. از سوی دیگر، روژک در دورهٔ پس از جنگ اتفاق میافتد و کسانی را که در آن هرجومرج دست داشتند و به تداوم آن کمک کرده بودند، زیر سؤال میبرد. این فیلمی است که سعی دارد پدیدهٔ تلقین را روشن کند و دیدگاهی را ارائه میدهد که کمتر دیده شده است؛ دیدگاه خود اعضای داعش. هستهٔ اصلی این مستند را گفتوگوهای تکبهتک با برخی از این تروریستها تشکیل میدهد که با صحنههایی از کردستانِ سوریه پس از جنگ در هم آمیخته است.
با تلاشهای طولانی و سخت خود، توانستم به جهادگران محکوم دسترسی پیدا کنم، مجوزی انحصاری که فقط سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا و تعدادی دیگر از سرویسهای اطلاعاتی به آن دسترسی دارند. گوشدادن به این دیدگاههای فوقبنیادگرا تجربهای فوقالعاده سخت بود، اولاً، چون جهانبینیشان کاملاً با ارزشهای خودم در تضاد بود و دوم به این دلیل که بیشتر زنان فیلم قبلی من در جنگ با داعش جان باختند. روژک فیلمی فوقالعاده سخت برای ساخت، اما برای رسیدن به فرجام، و پایاندادن به سوگواری من کاملاً ضروری بود.
در حالیکه جنگ ممکن است به پایان رسیده باشد، نبردهای ایدئولوژیک همچنان ادامه دارد. روژک ممکن است فیلم چالشبرانگیزی باشد، اما برای تحلیل و درک این گروه فوقبنیادگرای پیچیده و مبهم، ضروری است. نوع جدیدی از جنگ در سالهای اخیر شکل گرفته است و ابزارهای مبارزه با آن هنوز توسعه نیافته است. برای انجام این کار، بررسی و درک ساختار اندیشهٔ جهادی ضروری است.
روژک تاکنون موفق به دریافت جوایز متعددی از جشنوارههای مختلف شده است. این جوایز عبارتاند از:
– جایزهٔ کارگردان (فیلم مستند)، انجمن کارگردانان کبک، مونترآل، کانادا (۲۰۲۳)
– جایزهٔ ویژهٔ هیئت داوران (مسابقهٔ برگزیدهٔ جشنواره)، جشنوارهٔ بینالمللی مستند EBS، سئول، کرهٔ جنوبی (۲۰۲۳)
– جایزهٔ هیئت داوران برای بهترین موضوعات مستند، جشنوارهٔ بینالمللی فیلم مستند داکویل، لوون، بلژیک (۲۰۲۳)
– جایزهٔ اصلی (دستهبندیِ «صادق باشید!»)، جشنوارهٔ بینالمللی مستند بوداپست، بوداپست، مجارستان (۲۰۲۳)
– جایزهٔ بزرگ هیئت داوران اتحادیهٔ منتقدان فیلم فرانسه، جشنوارهٔ بینالمللی فیلم سیاسی کارکاسون، کارکاسون، فرانسه (۲۰۲۳)
– دیپلم افتخار (مسابقهٔ بینالمللی فیلم)، جشنوارهٔ بینالمللی فیلم مستند بوئنوس آیرس (FIDBA)، بوئنوس آیرس، آرژانتین (۲۰۲۲)
– جایزهٔ بیان هنری (مسابقهٔ رسمی)، جشنوارهٔ MedFilm، رم، ایتالیا (۲۰۲۲)
– بهترین فیلم تحسینشده (اشارهٔ ویژه)، ییهلاوا IDFF، ییهلاوا، جمهوری چک (۲۰۲۲)
– جایزهٔ دوم (دستهبندی «زمان تاریخ»)، جشنوارهٔ بینالمللی فیلم Seminci Valladolid، وایادولید، اسپانیا (۲۰۲۲)
– جایزهٔ Nouvelles Vagues Acuitis، جشنوارهٔ بینالمللی فیلم The La Roche-sur-Yon، لا روش-سور-یون، فرانسه (۲۰۲۲)
– جایزهٔ بهترین فیلمبرداری، MIRAGE – Art of the Real Festival، برندهٔ جایزه از سوی سر راجر دیکینز و جیمز الیس دیکینز، اسلو، نروژ (۲۰۲۲)
– جایزهٔ صداهای جدید، جشنوارهٔ بینالمللی فیلم گیملی، مانیتوبا، کانادا (۲۰۲۲)
– اشارهٔ ویژهٔ هیئت داوران (نمای منطقهای)، زردآلوی طلایی، ایروان، ارمنستان (۲۰۲۲)
– جایزهٔ ویژهٔ هیئت داوران DGC (مستند کانادا)، Hot Docs، تورنتو، کانادا (۲۰۲۲)
این فیلم همچنین بهعنوان نمایندهٔ کشور کانادا برای شرکت در اسکار ۲۰۲۴ معرفی شده است. جولی روی، مدیر اجرایی و مدیرعامل تلهفیلم کانادا دربارهٔ این انتخاب گفت: «در سالی که شاید رقابتیترین سال کانادا باشد، روژک از سوی هیئت داوران صنعت فیلم کانادا بهعنوان بهترین نمایندهٔ کانادا در جوایز اسکار انتخاب شد. این گزینش آغاز سفری باورنکردنی و فرصتی بینظیر برای روژک بهمنظور دستیابی به مخاطبانی در سراسر جهان است و به آنها این فرصت را میدهد تا طعم کیفیت فیلمسازیای را که تنها کانادا قادر به ارائهٔ آن است، بچشند. ما برای زاینه، متافیلمز و همهٔ اعضای تیم سازندهٔ این فیلم آرزوی موفقیت داریم.»
روژک در کنار ایدهٔ نابِ کارگردان و پرداختن به موضوعی که برای ایرانیان بهدلیل همجواری با کشور عراق که زمانی جولانگاه داعش بود، اهمیت دارد، به یک دلیل دیگر هم برای جامعهٔ ایرانی مهم است و آن هم حضور یک ایرانی-کانادایی بهعنوان یکی از مدیران فیلمبرداری و صدابردار این فیلم است که تا اینجا و همانطور که در لیست بالا اشاره شد یک جایزه از جوایز فیلم را به خود اختصاص داده است.
آرشیا شکیبا، یکی از مدیران فیلمبرداری و نیز صدابردار فیلم روژک است. او که دانشآموختهٔ رشتهٔ تولید فیلم دیجیتال از مدرسهٔ فیلم تورنتو است، سفر حرفهایاش را بهعنوان کارگردان و فیلمبردار آغاز کرد و در ساخت فیلمهای کوتاه و موزیکویدیوهایی مشارکت داشت که برندهٔ جوایز متعددی شدند. آرشیا با کار بر روی موزیکویدیو برای هنرمندان مختلف ازجمله گروه Minus 1، هادی پاکزاد، داریوش اقبالی، محسن نامجو، حامد بهداد و دیگران شناخته شد. او اخیراً فیلمهای مستند «مهمانها» و «چه کسی خورشید را دوست دارد» را کارگردانی و فیلمبرداری کرده است. آرشیا شکیبا هماکنون در حال ساخت نخستین مستند بلند خود با نام «بیخواب» است که با همکاری هیئت ملی فیلم کانادا ساخته میشود.
حضور در مراسم اسکار فرصت دیگری برای این هنرمند با استعداد ایرانی-کانادایی است تا بتواند توانمندیهایش را در بزرگترین رویداد صنعت سینما در جهان به نمایش بگذارد.
فیلم روژک اکنون از طریق اپلتیوی برای خرید یا اجاره در دسترس است. دیدن روژک تجربهای است که شاید دیگر هیچگاه فرصت تکرار آن پیش نیاید.